مجازاتمقالات دینی و مذهبی

مجازات اسلامی چه ویژگی ها و اهدافی دارد

  •  «هر کس عمل زشتی مرتکب شود به همان مجازات می شود». در مجازات الهی احدی از دیگری مستثنا نیست، هرچند بالاترین رتبه دینی و سیاسی را داشته باشد.از این رو، در مقابل جرمی که انجام داده باید حد یا قصاص الهی نسبت به او جاری شود. بنابراین هیچ منزلت و مزیتی، بهانه سودجویی و فرصت طلبی افراد را در فرار از مجازات اسلامی فراهم نمی سازد

 

محافظت از دین، جان، عقل، ناموس و مال مسلمین،هدف اصلی مجازات اسلامی است. به تعبیر غزالی مجازات اعدام کافر گمراه کننده و کیفر بدعت گذار برای حفظ دین مردم، مجازات قصاص برای حفظ جان مردم و کیفر برای حفظ عقل مردم است. همان طور که کیفر زنا برای حفظ نسل، نسب و حرمت نوامیس مردم و عقوبت سارق و غاصب در راستای حفظ مال مردم است.


1) محافظت از دین، جان، عقل، ناموس و مال مسلمین

این موضوع هدف اصلی مجازات اسلامی است. به تعبیر غزالی مجازات اعدام کافر گمراه کننده و کیفر بدعت گذار برای حفظ دین مردم، مجازات قصاص برای حفظ جان مردم و کیفر میگساری برای حفظ عقل مردم است. همان طور که کیفر زنا برای حفظ نسل، نسب و حرمت نوامیس مردم و عقوبت سارق و غاصب در راستای حفظ مال مردم است. چه این که قرآن کریم در آیه مربوط به قصاص، انجام آن را مایه حیات جامعه معرفی کرده است: «و لکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب لعلکم تتقون».

امنیت جامعه، بقا و استمرار حیات روحی و مادی آن مرهون اجرای حدود حدود و قصاص و به طور کلی مجازات اسلامی است. از رسول خدا (ص) چنین نقل شده است: «اقامه حدّ خیر من مطر اربعین صباحاً»  «اجرای حدی (از حدود الهی) بهتر از چهل صبح (شبانه روز) باران است.» همان طوری که زمین بدون آب و باران قابلیت حیات را از دست می دهد، جامعه بدون حدود الهی قابلیت حیات نخواهد داشت.

اقامه عدالت و ممانعت از ظلم و ستم یکی از اهداف مهم مجازات اسلامی است. «و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس».  «و فرو فرستادیم به همراه انبیاء کتاب و میزان عدل را، تا مردم به قسط قیام کنند و آهن را فرستادیم که مایه سختی شدید (در کارزار) و منافعی برای مردم است.»

2) دارا بودن قدرت بازدارندگی بالا

این امر از ویژگی های سیستم جزائی کارآمد است. یعنی کیفرها به گونه ای سخت و متناسب با جرم تعیین شود که اجرایش نسبت به مجرمین، جامعه را در مقابل ارتکاب مجدد کجروی ها مصونیت بخشد. دفاع قانونی اسلام این چنین است. به چند مورد از این خصوصیت اشاره می شود:

الف)- دشواری و اثبات جرم

هرچند اثبات شرعی جرم در محکمه شیوه های خاص خود را دارد تا کسی به ناحق به کیفر محکوم نشود، اما در فرض اثبات عقوبت ها سهل و آسان نیست، بلکه سخت و دردآور است. در پاره ای از موارد مثل حدود یا قصاص با فرض عدم رضایت صاحب حق به هیچ وجه کیفر معین تغییر نمی کند. مثلاً اثبات زنا نیازمند چهار مرتبه اقرار خود فرد یا شهادت حسی چهار شاهد عادل است و غالباً چنین چیزی کمتر اتفاق می افتد و بنای شریعت هم این است که اقرار حتماً صورت بگیرد تا زمینه اجرای حد فراهم شود، اما در عین حال وقتی ثابت شد، کیفر سنگین آن صد ضربه شلاق است. سنگین بودن این کیفر به تناسب شناعت جرم، قدرت بازدارندگی می آورد؛ چه اینکه دیگر ارتباطات نامشروعی که کمتر از حد زنا باشد، به وسیله کیفر تعزیرات تعقیب می شود.

ب) تشدید مجازات در پی تکرار جرم

مجرمانی که چند بار کیفر حدی، بر آنها اجرا گردید، ولی باز دست از کجروی خود برنداشتند، در مراحل بعدی مجازات تشدید می شود؛ زیرا مجازات قبلی قدرت بازدارندگی خود را نسبت به آن فرد از دست داده است. اسلام چنین پیش بینی لازم را نموده و کسانی که د ر اثر تکرار جرم، سه بار بر آنها حد جاری شد، در مرتبه چهارم اگر آن جرم مجدد اتفاق افتد، حکم آن قتل است و در میگساری بعد از دو بار اجرای حد، در مرحله سوم مجرم کشته می شود.

3) پویایی مجازات

مرحوم علامه طباطبایی در تبیین بین جرم و جزا می گوید: «کسی که قاون یا حکمی اجتماعی را زیر پا می گذارد، در واقع با آسیب رساندن به منافع جامعه، به سود و منفعت فردی خود می رسد و در نتیجه این حق برای جامعه ثابت است تا به همان میزان از بهره ها و منافع جسمی، جانی، مالی و منزلتی او بکاهد.»

مجازات اسلامی یک سیستم صرفاً بسته ای نیست که عقوبت های ثابتی داشته باشد و برای انحرافات جدید، فاقد حکم کیفری باشد. کیفرهای ثابت برای جرم های معینی وضع شده اند و این عقوبت ها در محدوده ی حدود، قصاص، دیات و کفّارات قرار دارند، اما انبوهی از جرائم وجود دارند که در شرایط مختلف زمان و مکان، عوارض متفاوتی دارند. این جرائم بی شمار به وسیله تعزیرات پیگیری می شود. حاکم شرع به تناسب نوع جرم و پیامد آسیبی آن و شخصیت مجرم مجازات خاصی را در نظر می گیرد. بنابراین نظام اسلامی در مقابله با کجروی ها هیچ گاه محدود به احکام معین برای انحرافات خاص نخواهد بود بلکه هر نوع معصیت و حرامی می تواند مشمول تعزیرات حکومتی قرار گیرد.

4) مراعات تناسب بین جرم و جزا

هرچه تناسب بین جرم و جزا در ابعاد مختلف بیشتر باشد، مجازات انسانی تر و کارسازتر خواهد بود. در مجازات اسلامی بین نوع جرم، خصوصیت و شخصیت مجرم، زمان و مکان وقوع جرم و چگونگی عقوبت آن تناسب لازم مراعات شده است. از جهت خصوصیات فردی، هرگاه شرایط شش گانه بلوغ، عقل، علم، عهد، اختیار و عدم اضطرار در فرد موجود باشد و در این حال دست به کجروی بزند، مجرم شناخته می شود و کیفر معین خود را طلب می کند، اما فرد مریض، زن باردار و زنی که تازه زایمان کرده، حد در همان ایام بر آنها جاری نمی گردد، بلکه به تأخیر می افتد؛ مگر آنکه امیدی به بهبودی مریض نباشد که در این صورت به شیوه ای خاص و به تناسب بیماری او حد جاری می شود. بنابراین در مجازات مجرمین، شرایط روحی، روانی و حتی جسمانی افراد مورد توجه قرار گرفته و صرفاً به شکل و ظاهر عمل مجرمانه نگاه نمی شود و این رویکرد کیفر را در حد اعلای خود انسانی می نماید.

مسأله مماثلت و تناسب بین جرم و جزا از عناصر کلیدی و مهم مجازات اسلامی است که خود بر اصل عدالت مبتنی می باشد. بر اساس موازین قرآنی هیچ کس بیش از گناه و جرم خود مجازات نمی شود: «والذین کسبوا السیئات جزاء سیئه سیئه مثلها».  «کسانی که مرتکب زشتی ها شدند، به همان مقدار مجازات بد می بینند.» شاید بتوان به صورت یک قاعده کلی چنین گفت که هر قدر اهتمام به عملی بیشتر شود، عضویت آن در صورت مخالفت بیشتر می گردد؛ همان طوری که ثواب و پاداش آن در صورت موافقت افزایش می یابد و تقریباً نوعی مماثلت و مسانخت بین جزا و عمل وجود دارد. «و ان لیس للانسان الا ماسعی»، «و اینکه برای انسان جز آنچه به سعی خود انجام داده (پاداش و جزائی) نخواهد بود.»

هرگاه فرد بداند که درست همان رفتار نابهنجار را که با دیگری داشت، به عنوان کیفر در حق او هم ثابت خواهد بود یا تن دادن به عمل زشت و گناه، آسیب رساندن به روح و فطرت الهی خویش است در حالی که روح انسانی امانتی در دست اوست و مجاز نیست به آن خیانت کند در این صورت به آسانی جرأت ارتکاب نابهنجاری را نمی یابد.

مرحوم علامه طباطبایی در تبیین بین جرم و جزا می گوید: «کسی که قاون یا حکمی اجتماعی را زیر پا می گذارد، در واقع با آسیب رساندن به منافع جامعه، به سود و منفعت فردی خود می رسد و در نتیجه این حق برای جامعه ثابت است تا به همان میزان از بهره ها و منافع جسمی، جانی، مالی و منزلتی او بکاهد.»

5) مساوات کامل بین افراد در اجرای احکام

مساوات کامل بین افراد در اجرای مربوط به حدود و قصاص و دیگری انواع کیفری و جزایی، از دیگر خصوصیات مهم مجازات اسلامی است. اسلام در عقوبت منحرف بین احدی فرق و امتیاز قائل نمی شود، هرچند در بالاترین منزلت اجتماعی باشد. هیچ کس به دلیل منزلت، طبقه یا نژاد خاص از دایره شمول مجازات اسلامی مستثنا نیست. قرآن کریم به صراحت اعلام می دارد، «من یعمل سوءاً یجز به»،  در زمان حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام مردی از قبیله کنده که از قبایل معتبر عرب بود، دزدی کرد. علی علیه السلام  دستور داد انگشتان دستش را قطع کنند و به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیله ات در میان اعراب نمی آید که دزدی کنی.»

مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «یا امیرالمومنین! محض خاطر خدا مراعات مرا کن. به خدا سوگند، من اصلاً سابقه دزدی ندارم.»

آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت.

آن گاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»

دزد خودش را به لباس حضرت آویخت و گفت: «محض خاطر خدا مراعات خانواده ام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانواده ام هلاک می شوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نان آور و سرپرستی جز من ندارند.»

امام علی دوباره سر پایین انداخت و مدتی تأمل کرد. آن گاه فرمود:« راهی نمی بینم جز این که دستت را ببرم.»

وقتی انگشتان دست او را بریدند، دزد گفت: «به خدا سوگند نود و نه بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعه ی 100 ام بود ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه می داشت و کسی خبردار نشده بود.»

حضرت علی علیه السلام به او فرمود:« من با حرف هایی که در ابتدا زدی، محزون شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود.

یکی از ویژگی های ممتاز مجازات اسلامی این است که هماهنگ با فطرت انسانی و در جهت تأمین حقوق فطری و الهی انسان است. این سیستم کیفری از پشتوانه قوی اخلاقی معارف بلند دینی و به ویژه اصل توحید برخودار است، لذا همه مسلمانان آن را می پذیرند و به احکام مجازاتی اسلام به دیده تقدس می نگرند

در ضمن بدان که خداوند شکیبایی کرده و خواسته تو را بیازماید.» ( بحارالانوار ج 40 ص 287)

«هر کس عمل زشتی مرتکب شود به همان مجازات می شود». در مجازات الهی احدی از دیگری مستثنا نیست، هرچند بالاترین رتبه دینی و سیاسی را داشته باشد.[1] از این رو، در مقابل جرمی که انجام داده باید حد یا قصاص الهی نسبت به او جاری شود. بنابراین هیچ منزلت و مزیتی، بهانه سودجویی و فرصت طلبی افراد را در فرار از مجازات اسلامی فراهم نمی سازد.

در صحیح مسلم و بخاری از رسول خدا (ص) نقل شده است: «انما اهلک الذین من قبلکم انّهم اذا سرق فیهم الشریف ترکوه و اذا سرق فیهم الضعیف اقاموا علیه الحدّ وایم الله لوانّ فاطمه بنت محمد سرقت لقطعت یدها»، «همانا گذشتگان شما از این جهت هلاک شدند که وقتی فردی صاحب وجاهت و قدرت دست به دزدی می زد، رهایش می کردند، اما اگر فرد ضعیفی دزدی می کرد، حد بر او جاری می کردند و قسم به خدا اگر بر فرض فاطمه دختر محمد دزدی کند، دستش را قطع می کنم» و حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به خلیفه دوم این چنین سفارش می کند: «اقامه الحدود علی القریب و البعید».  «حدود را اجرا کن، چه بر نزدیکان و چه بر افراد دور.»

6) ایجاد اعتماد در جامعه

نظام کیفری اسلام تأمین کننده و ضمانت بخش اصل «اعتماد» در جامعه است. اسلام با قوانین دقیق خود، اساس همه فعالیت های اجتماعی را اعتماد قرار داده است و این اعتمادسازی را از درون خانواده و همسایگان گرفته تا دیگر گروه های اجتماعی و در سطح وسیع تر اعتماد همه متدینین نسبت به یکدیگر، استمرار بخشیده است. چنین اعتمادی برای افراد در جامعه اسلامی از اطمینان داشتن بر جان، مال و آبرویشان برمی خیزد و اساس این محافظت را نظام کیفری و عقوبات اسلامی فراهم می کند.

7) تأمین حقوق فطری و الهی انسان

یکی از ویژگی های ممتاز مجازات اسلامی این است که هماهنگ با فطرت انسانی و در جهت تأمین حقوق فطری و الهی انسان است. این سیستم کیفری از پشتوانه قوی اخلاقی معارف بلند دینی و به ویژه اصل توحید برخودار است، لذا همه مسلمانان آن را می پذیرند و به احکام مجازاتی اسلام به دیده تقدس می نگرند، نه اینکه با فکر و قلم بشر معمولی به رشته تحریر در آمده باشد تا برخی حق اعتراض برای خویش قائل باشند و کارآمدی آن را زیر سؤال ببرند.

8) تطور در مجازات

مجازات و عقوبت در اسلام، به معنای عام کلمه، علاوه براینکه به دو نوع دنیوی و اخروی تقسیم می شود. همچنین قابل تقسیم به دو نوع درونی ( نفسی ) و بیرونی ( غیری ) است. مجازات درونی به این معنا است که فرد مسلمان در اثر ارتکاب گناهی، خود را موظف به انجام دادن برخی عقوبت ها می کند، مثلاً باید به فقرا اطعام کند، بردگانی را آزاد نکاید یا موظف به پرداخت کفّارات شود. این نوع مجازات فردی، در اثر ایمان و التزام عملی فرد به اسلام بر می خیزد، یعنی چنین کسی عقوبت جسمی یا مالی را بر خود هموار می کند تا اثر تلخ و عواقب دنیوی و اخروی انحراف، در روح او باقی نماند. اما مجازات بیرونی همان اجبار و عقوبتی است که از مراکز رسمی و غیر رسمی نظارت اجتماعی اعمال می شود. این قدرت اسلام است که می تواند فرد را علیه خود بشوراند و او را از درون ملزم به عقوبت علیه خویش کند. در غیر از ادیان راستین الهی، در هیچ مکتبی چنین قدرتی وجود ندارد.

مجازات خارجی یا بیرونی در اسلام انواع مختلفی داشته و تقسیمات متعددی از آن به عمل آمده است. یکی از مهمترین تقسیم آن عبارت است از: حدود، تعزیرات، قصاص، دیات و کفارات. « حدود جمع حد و در لغت به معنی منع است و در اصطلاح فقه اسلام به معنی کیفر و عقوبتی است که از جانب شرع تعیین شده  بدون زیادت و کم جاری می شود و حکام شرع حق دخل و تصرف در آن ندارند، مثل حد زنای غیر محصنه که در قرآن کریم یک صد تازیانه تعیین شده است… به چنین عقوبتی حد گویند، چون مانع از معصیت و جرم است.» فقها معمولاً موارد حدود را به این ترتیب ذکر می کنند: زنا و توابع آن ( لواط، سحق و قیاده )، قذت، شرب مسکر، سرقت، محاربه و اتداد.

تعزیرات جمع تعزیر و در لغت به معنی نصرت و یاری است. تعزیر در اصطلاح به معنی عقوبتی است که تعیین آن به دست قضات و حکام شرع است و از آن جهت به آن تعزیر گویند، که باعث نصرت جامعه در دفع آلودگی و کجروی ها و وسیله تأدیب وکنترل مجرم است، در نتیجه به تعزیر، تأدیب هم گفته می شود.

علاوه بر دو نوع کیفر فوق، نوع دیگر از مجازات است که به عنوان حق فردی شخصی است که مورد ستم قرار گرفته و در نتیجه قابل استیفا یا بخشش است که عبارتند از قصاص ودیات.

 «هر کس عمل زشتی مرتکب شود به همان مجازات می شود». در مجازات الهی احدی از دیگری مستثنا نیست، هرچند بالاترین رتبه دینی و سیاسی را داشته باشد.از این رو، در مقابل جرمی که انجام داده باید حد یا قصاص الهی نسبت به او جاری شود. بنابراین هیچ منزلت و مزیتی، بهانه سودجویی و فرصت طلبی افراد را در فرار از مجازات اسلامی فراهم نمی سازد

قصاص در موارد قتل و جرح عمدی قابل اجرا است و اما دیه جریمه نقدی یا غرامت مالی است که قانون گذار اسلام عوض جنایت غیر عمدی( خطایی یا شبه عمد ) بر نفس و اعضای بدن واجب گردانیده است، اعم از اینکه کمیت آن از جانب شارع تعیین شده باشد یا معین نشده باشد. البته در قتل عمدی، قصاص با فرض تراضی قاتل و اولیای مقتول، قابل تبدیل به دیه است.

و اما کفارات جریمه های مالی یا بدنی است که بر مرتکب گناه و جرم واجب می شود، مثل روزه گرفتن دو ماه، اطعام شصت مسکین، آزاد کردن یک برده، روزه سه روز که در موارد مختلفی از قتل عمد، قتل خطایی، نادیده گرفتن نذر، عهد، قسم و دیگر موارد، به صورت جمع یا تفریق بر معصیت کار ثابت است. کیفیت کفارات در فقه اسلامی بیان شده است.

در جرایم مالی هم علاوه بر ثبوت حد یا تعزیر، ضمانت اصل مال و منافع آن بر عهده مجرم است. لذا در فرض تلف باید عوض آن و با فرض ایراد و نقص، ارش نقیصه را پرداخت کند. این مجموعه از مقررات جزائی اسلام اولاً مبتنی بر عدالت اجتماعی بوده، چه اینکه باعث تقویت واستمرار آن می شود؛ ثانیاً انحرافات اجتماعی را به صورتی عمیق و ریشه ای درمان می کند، زیرا تناسب جرم و جزاء عدم تبعیض در مجازات، قاطعیت و عدم مسامحه در اجرا به ضمیمه سایر ارکان مربوط به پیشگیری و درمان، بهترین راه حلّ بنیادی را در ریشه کن کردن انحرافات به دست می دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا